منتظر مهدی

  • خانه 
  • یا مهدی 

حجاب

05 آبان 1396 توسط سيده زهرا رستميان

​?توصیه بازیگر شبکه GEM به بازیگران ایرانی!
▪️بهارک صالح نیا بازیگر زن ایرانی که ماه هاست کشف حجاب کرده و در ترکیه مشغول بازی در سریال های شبکه gem است؛ در اقدامی عجیب از بازیگران محجبۀ داخل ایران خواست که قدر حجابشان را بدانند.
صالح نیا در صفحه اینستاگرام خود با انتشار عکسی باحجاب از خودش نوشت:
?قبلنها که هنوز مزین به روسری مقدس بودم زندگی یک جور دیگر بود.

?یادمه سر کار همیشه یکی از عذاب های عالم، تار مو و مچ بند و لباس گشاد و مقنعه حجاب و دیگر موانع بود!

?فکر می کردیم خارجی ها که درگیر این چیزها نیستند چقدر راحتند و می توانند مانور بدهند. 

?خلاصه ایام گذشت و ما هم کشف کردیم گویا…

اما خانمها، همکاران محترم، عزیزان دل؛ قدر این چادر و مقنعه رو حداقل توی مدیوم سینما و تلویزیون ایران بدونید.

?نمی دونید بعدِ حذفش، تازه چه چیزهایی برای عدم تمرکز کشف میشه!
? @khabari_2030

 نظر دهید »

سلامت

05 آبان 1396 توسط سيده زهرا رستميان

​??مبارزه با سرطان 
?سبزیجات و میوه جات نشسته ممنوع

?خراشیدن کارت شارژ با ناخن ممنوع

?خوردن دارو با آب سرد ممنوع

?پاسخ به موبایل با گوش راست ممنوع

?خوردن غذای گرم در ظروف یکبار مصرف ممنوع

?پاسخ به موبایل در حالت low باتری ممنوع

?دیر خوابیدن دائمی ممنوع(بهترین وقت خواب 10 شب تا 4 صبح)

?دراز کشیدن فوری پس از صرف غذا و دارو ممنوع

?استشمام طولانی و ماندن رنگ بر روی پوست ممنوع

?استشمام گرد و غبارات ساختمانی ممنوع

?استعمال قلیان میوه ای ممنوع

?ایستادن بیش از 10 دقیقه در کنار دکل های برق و مخابراتی ممنوع

?پاک کردن اثر ماژیک وایت بورد با دست ممنوع

?خوردن چای داغ در لیوان پلاستیکی ممنوع

?تنفس گرد و غبارات سیمان ممنوع

?تنفس انواع دودها و سیگار ممنوع

?نوشیدن آب سرد مابین غذا ممنوع

?بی توجهی به تغییر رنگ خالهای پوستی ممنوع

?مصرف روغن های چرب در غذا ممنوع

 نظر دهید »

آزاد

05 آبان 1396 توسط سيده زهرا رستميان

​کی میگه نسل ۴۰ و ۵۰ و ۶۰ نسل سوخته اس؟!

ما كه تو خونه هاى بزرگ با حياط و باغچه و طاقچه زندگى كرديم … 

خوابيدن توى پشه بند … 

آب تنى توى حوض داشتيم…

كيک تولدامون خيلى بزرگ بود … 

هر كى كادو ميداد از صميم قلبش بود ، كسى واسه كادو دادن ما رو قيمت گذارى نمی‌كرد.

حتی خونه ی نوه خاله عمه بابامون هم میرفتیم مي‌ديديم، 

نه حالا كه خواهر برادر هم به زور همو ميبينن…

عيد واسمون شور و هيجان داشت…

عيدى ميگرفتيم…

كم يا زياد همين كه دلمون خوش ميشد كافى بود.

چقدر مسافرتهاى فاميلى ميرفتيم …

حالا هر كى هر جا ميره ميترسه كسى بفهمه!

همه چی عالی..‌.

همه چی باحال….

هممون عین هم بودیم، عین گروه سرود… لباسای شکل هم، خونه های عین هم…

عمه

خاله

دایی

عمو

مامان بزرگا و بابا بزرگا که جزء خونواده بودن

اگه می خواستیم جایی بریم گروهی میرفتیم

اگه قرار بود کاری کنیم دست جمعی میکردیم….

کی میگه ما نسل سوخته ایم….!!!

نه موبایلی…

نه تبلتی…

نه لپ تاپی…

نه اینترنت و فضای مجازی…

همه چی واقعی بود…

دنیای ما واقعی واقعی بود… باهمه خوبی و بدیش. همه چی راست راستکی بود…

تلفن که نبود اونوقتا… میرفتیم خونه همدیگه می‌دیدیم نیستن…. بعد میفهمیدیم اونام اومدن خونه ما… پشت در ما… کلی ذوق میکردیم و‌میگفتیم: وااااای دل به دل راه داره…

خلاصه که نسل سوخته خودتونین … ما عین عسل زندگی کردیم… بچگی کردیم… حاااااال کردیم…

@only1_god

 نظر دهید »

آزاد

05 آبان 1396 توسط سيده زهرا رستميان

​سمی جدید جدید:

??دامپینگ چیست؟! 
خیانت بزرگی بنام دامپینگ در جامعه در حال وقوع است. هوشیار باشید..
یک فروشگاه زنجیره ای را تجسم کنید. بسیار بزرگ. بسیار شیک. وارد محله ای می شود. محله ای با مردمانی از طبقه متوسط. نبش اصلی ترین چهار راه محله، زمینی به وسعت 10 هزار مترمربع را می خرد. آن را در هفت طبقه می سازد. با پله برقی، آینه ها و لامپ های زیبا.

خوشحالید نه؟  
فروشگاه شروع به کار می کند. تعداد زیادی از اهالی محل را هم استخدام می کند. ولی فقط چند ساعت در هفته. مثلا روزی یکی دو ساعت. چه خاصیتی دارد؟ روشن است که وقتی خانم خانه دو ساعت در فروشگاهی که با آن همه زلم زیمبو و رعایت قواعد مارکتینگ چیده شده کار می کند، خرید روزانه اش را هم از همانجا انجام خواهد داد. بخصوص که قیمت ها هم پائین تر از عباس آقای میوه فروش و حسین آقای پارچه فروش است. حتی پائین تر از قیمت تمام شده! به این می گویند دامپینگ! جالب اینکه خانم عباس آقا هم میوه اش را تازه از همان فروشگاه می خرد. چرا؟ چون عباس آقا سالها هرچه میوه بد داشته که کسی نخریده بوده به منزل آورده. الان خانم عباس آقا خودش دارد کار می کند. با حقوق خودش حسرت  سالیان را از دلش در می آورد. 
چند ماهی گذشته. کار و بار عباس آقا و حسین آقا خراب است. درآمدشان اجاره مغازه شان را هم در نمی آورد. شاگرد مغازه اخراج می شود و می رود در فروشگاه زنجیره ای استخدام می شود. هفته ای 10 ساعت. ولی حقوق ساعتی اش بالاست. این حقوق ساعتی آنچنان توقع او را بالا برده که جای دیگری نمی تواند کار پیدا کند. 
دو سال گذشته. عباس آقا در شرف ورشکستگی است. آخرین مقاومت ها را کنار می گذارد و مغازه را تعطیل می کند. او نیز به فروشگاه زنجیره ای می رود و زیر دست شاگرد سابقش که حالا یکی از انباردارهای فروشگاه است استخدام می شود. همسرش اما اخراج شده است. چون انتظار داشته بعد از دو سال حقوقش یا دست کم ساعت کارش اضافه شود. 
چهار سال گذشته است. صاحب مغازه عباس آقا دو سال است اجاره ای نگرفته است. از وقتی عباس آقا مغازه اش را خالی کرده یکی دو مستاجر عوض کرده که هیچکدام بیش از یکی دو ماه دوام نیاورده اند. کاسبی نیست. مغازه ها را به قیمت ارزانی می فروشد به یک بساز و بفروش. 
سال پنجم دیگر محله مردمانی از طبقه متوسط ندارد. حسین آقا و شاگردش هر دو کارگر ساختمانی هستند. قیمت های فروشگاه زنجیره ای بالاست. سود هشتصد درصدی روی قیمت تمام شده کالا عادی است. فروشگاه حقوق ساعتی را کم کرده. تعداد بیشتری را با ساعت های کمتر استخدام کرده است. 
سال هفتم. فروشگاه محله را به خاک سیاه نشانده. کسی دیگر در آن محله پس اندازی ندارد. فروشگاه کالاهایش را به سایر شعبه ها انتقال می دهد. این شعبه تعطیل است. مردم فقیر منطقه قدرت خرید از چنین فروشگاه باکلاسی را ندارند! 

این اتفاقی است که هر روز در آمریکا می افتد. صاحب فروشگاه همان یک درصد است و ساکنین محله همان 99 درصد. فقرا فقیرتر و پولدارها پولدارتر می شوند. 
شهردارهای مناطق و شهرهای کوچک هر روز با التماس از مردم می خواهند که به جای خرید از فروشگاه های عظیم، از بیزینس های محلی (عباس آقا و حسین آقا) خرید کنند. ولی اغلب مردم با همین طرز فکر شما خریدشان را از غول های بزرگ انجام می دهند. شیک. ارزان!   
از خودتان بپرسید چرا اروپا غول های آمریکایی مثل والمارت را محدود کرده؟ جالب اینکه به دلیل همین محدودیت متهم به کمونیست بودن و مخالفت با تجارت آزاد هم می شود. 

نه دوست عزیز. هرکه ارزان می فروشد برای رضای خدا ارزان نمی فروشد اگر چین سیب و پرتقالش را با ضرر وارد کشورتان می کند و ارزانتر از باغدار شما ميفروشد برای این است که می خواهد باغدار باغش را نابود کند و ویلا بسازد. اگر چین پیراهن مردانه را در تهران می فروشد 5000 تومن و شما برای دوختن همان پیراهن باید 10 هزار تومن مزد بدهی، فقط به دلیل ارزانی نیروی کار چینی نیست! بلکه دارد دامپینگ می کند! قضیه خیلی ساده است .  

این قضیه متاسفانه دلیل اصلی تعطیلی کارخانجات اخیر است
?برگرفته از پژوهش استاد جامعه شناسی دکتر جمالو
پ ن : به نظر میرسد طرح اسنپ و تاپسی که جدیدا در کشور رواج پیدا کرده، طرح فروشگاههای زنجیره ای کوروش، کوثر، شهروند و …. در ایران در ادامه اجرای سیستم دامپینگ باشد. 

در حدیث داریم که تا میتوانید در محله خودتان خرید کنید. اگر مردم به این حدیث عمل کنند، سیستم دامپینگ نمی تواند به مردم و کاسبان آسیب برساند.
♻️تمدن نوین اسلامی

 نظر دهید »

آزاد

05 آبان 1396 توسط سيده زهرا رستميان

​دختر فرانسوی: آزادی یعنی، تو خیابون امنیت جانی داشته باشم و یه وقت یه الکلی بهم حمله نکنه!
دختر آمریکایی: آزادی یعنی، من که سیاه پوست هستم رو بخاطر رنگ پوستم مسخره نکنن!
دختر چینی: آزادی یعنی، مجبور نباشم بخاطر 10 دلار حقوق از هفت صبح تا 10 شب کار سنگین انجام بدم!

دختر چهارشنبه سفیدی احتمالا از ایران: آزادی یعنی، بتونم موهامو تو خیابون افشون کنم و برم استادیوم با بروبچ موج مکزیکی بریم.?
یعنی سطح دغدغه های سفیدشون منو به فنا برده?
@Aafshun ?

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 123
  • 124
  • 125
  • ...
  • 126
  • ...
  • 127
  • 128
  • 129
  • ...
  • 130
  • ...
  • 131
  • 132
  • 133
  • ...
  • 229
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

منتظر مهدی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس