منتظر مهدی

  • خانه 
  • یا مهدی 

با شهدا

05 آبان 1396 توسط سيده زهرا رستميان

​‌ ‌ واسه ی چی اینقدر شهید میارن؟?

سرکلاس استاد از دانشجویان پرسید:این روزها شهدای زیادی رو پیدا می کنن و میارن ایران، به نظرتون کار خوبیه؟

کیا موافقن؟

کیا مخالف؟

اکثر دانشجویان مخالف بودن، بعضیا میگفتن: ولمون نمی کنن…

گیر دادن به چهار تا استخون…

ملت دیوونن

بعضیا میگفتن: آدم یاد بدبختی یاش میوفته

تا اینکه استاد درس رو شروع کرد ولی خبری از برگه های امتحانی جلسه قبل نبود همه ی بچه ها سراغ برگه هایشان رو گرفتن ولی استاد جواب نمی داد

یکی از دانشجویان با عصبانیت گفت: استاد برگه هامون رو چیکار کردی؟! شما مسئول برگه های ما بودی

استاد گفت: من برگه هاتون رو گم کردم و نمی دونم کجا گذاشتم

همه ی دانشجویان شاکی شدن

استاد گفت: چرا برگه هاتون رو میخواین؟

گفتن:چون واسشون زحمت کشیدیم

درس خوندیم

هزینه دادیم

زمان صرف کردیم

هرچی که دانشجویان می گفتن استاد روی تخته می نوشت استاد گفت:برگه های شما رو توی کلاس بغلی گم کردم هر کی میتونه بره پیداشون کنه؟

یکی از دانشجویان رفت و بعد از چند دقیقه با برگه ها برگشت استاد برگه ها رو گرفت و تیکه تیکه کرد

صدای دانشجویان بلند شد

استاد گفت: الان دیگه برگه هاتون رو نمیخواین؟ چون تیکه تیکه شدن!!!

دانشجویان گفتن:استاد برگه هارو می چسبونیم

برگه ها رو به دانشجویان داد و گفت: شما از یک برگه آچار نتونستید بگذرید و چقدر تلاش کردید تا پیداشون کنید،پس چطور توقع دارید مادری که بچه اش رو با دستای خودش بزرگ کرده و فرستاده جنگ، الان منتظر همین چهار تا استخونش نباشه…

بچه اش رو می خواد حتی اگه خاکستر شده باشه

چند دقیقه همه جا سکوت حاکم شد و همه از حرفی که زده بودن پشیمون شد 

تنها کسی که موافق بود #دختر شهیدی بود که سالهاست منتظر باباشه?
‌ #مدافعان_حرم

#دفاع_مقدس
✅ کانال آثار استاد رائفی پور?

https://telegram.me/ostadaliakbarraefipur
?نشرحداکثری?

 نظر دهید »

حدیث

05 آبان 1396 توسط سيده زهرا رستميان

​.

??
     

       ✨ امام علی 

                علیه السلام :

                                ?????

          

       ? در دنيا ؛!

                 جز براى دو نفر

                      “خيرى” نيست ؛!
  ?? يكى آنكه گناه خود را با

                           توبه “جبران” كند ؛!
       ?? و ديگرى آنکه در كارهاى

                                خوب “شتاب” كند ؛!

?? @DarNtezar_2

.

 نظر دهید »

بصیرت

05 آبان 1396 توسط سيده زهرا رستميان

​?میگویند کوروش برده داری را برانداخت؛❗️

اما

?ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻋﻠﯽ‏( ﻉ‏) ﺑﺎ ﺑﺮﺩﮔﺎﻥ ﻭ ﺟﺰﺍﻣﯿﺎﻥﻭ … ﻫﻢ ﻏﺬﺍ می شد ﻭ ﺣﺘﯽ ﻟﻘﻤﻪ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺷﺖ… ❗

?ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺑﻨﯿﺎﻧﮕﺬﺍﺭﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ❗️

ﺍﻣﺎ

?ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﯼ ﻋﻠﯽ ‏(ﻉ ‏) ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﺟﺎﻣﻊ ﺗﺮﯾﻦﻣﻨﺸﻮﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺍﺳﺖ …
?میگویند کوروش خوش زبان بود❗️

اما

?نمیگویند فصاحت و بلاغت کلام علی مرتضی دانشمندان را انگشت بر دهان کرد..
?ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺑﻪ ﺍﺩﯾﺎﻥ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺷﺖ❗️

ﺍﻣﺎ

?ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻋﻠﯽ ‏(ﻉ ‏) ﺍﺯ ﻇﻠﻢ ﺑﻪ ﺯﻧﯽ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺸﻢ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ؟

:ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺩﺍﻍ ﺍﯾﻦ ﻧﻨﮓ ﺑﻤﯿﺮﺩ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﻧﺪﺍﺭﺩ … 
?میگویند کوروش شجاع بود❗️

اما

?نمیگویند علی برای احیای دین هشتاد ضربه شمشیر بجان خرید و قوی ترین مبارزان را به خاک ذلت کشاند.
?ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﻋﺎﺩﻝ ﺑﻮﺩ❗️

ﺍﻣﺎ

?ﺍﺯ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﻤﻊ ﺑﯿﺖ ﺍﻟﻤﺎﻝ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻭ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻋﻠﯽ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ عقیل ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺑﯿﺖ ﺍﻟﻤﺎﻝ ﺍﺯ ﻋﻠﯽ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﮐﺮﺩ ﻋﻠﯽ ﺑﺎ ﺍﻭ ﭼﻪ ﮐﺮﺩ…
✅ﻋﺪﺍﻟﺖ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﭼﻮﻥ ﺷﻤﻌﯽ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻋﻠﯽ ﺑﻮﺩ …

ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﮐﻮﺭﻭش..ﻧﻤﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﻋﻠﯽ (ع)

?افسوس که علی (علیه السلام) را نشناختیم!! 
#جنگ_فرهنگی
@beheshtedell

 نظر دهید »

تلنگر

05 آبان 1396 توسط سيده زهرا رستميان

​#تلنگر

#خدا_گول_نمیخورد
#چادر_میپوشـد‼️
چادر میپوشـد امـا #سرخی لب هایش دل هر مردی را میلرزانـد
چادر میپوشـد اما #سیاهی چشمانش از دور هویداست
چادر میپوشـد اما بوے #عطرش مشام هر مرد هوسباز را مینوازد
چادر میپوشـد اما با چشمانش #هرزگے میکند
چادرش شده است وسیله #دلبرےاش تا عکس بگیرد بگذارد پروفایلش بلکه خودنمایی کند
آهای چادری نمای هوس ران،چادر #حرمت دارد
خواهش میڪنم به هر چادر پوشے محجبه نگویید. به #محجبه ها برمیخورد ….
چادر بدون حیا و عفت بدرد نمیخورد
ببخشید صریح صحبت کردم..‌
? استاد جلالیان
? Join ➡️ ? @noteaj ?

 نظر دهید »

پند

05 آبان 1396 توسط سيده زهرا رستميان

​? #پندانه
? پیرزنی در خواب خدا رو دید و به او گفت:
?خدایا من خیلی تنهام، مهمان خانه من می شوی؟!
?خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش می رود…
?پیرزن از خواب بیدار شد و با عجله شروع به جارو زدن خانه اش کرد..!
?رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی که بلد بود رو پخت.
?سپس نشست و منتظر ماند…
?چند دقیقه بعد درب خانه به صدا در آمد…
?پیرزن با عجله به سمت در رفت و اون رو باز کرد
?پیرمرد فقیری بود، پیرمرد از او خواست تا به او غذا بدهد
?پیرزن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در را محکم بست
?نیم ساعت بعد دوباره در خانه به صدا در آمد. پیرزن دوباره با عجله در را باز کرد
?این بار کودکی که از سرما می لرزید از او خواست که از سرما پناهش دهد
?پیرزن با ناراحتی در را بست و غرغرکنان به خانه برگشت
?نزدیک غروب بار دیگر درب خانه به صدا در آمد
?این بار نیز پیرزن فقیری پشت در بود. زن از او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه اش غذا بخرد
?پیرزن که خیلی عصبانی شده بود با داد و فریاد پیرزن فقیر را دور کرد
⚠️ شب شد و خدا نیامد…!
?پیرزن با یأس به خواب رفت و بار دیگر خدا را دید
?پیرزن با ناراحتی گفت: خدایا، مگر تو قول نداده بودی که امروز به دیدنم خواهی آمد؟!
?خدا جواب داد:
?بله، من امروز سه بار به دیدنت آمدم اما تو هربار در را به رویم بستی…!

?امام كاظم – علیه‌السّلام - فرمود:
?«همانا مُهر قبول اعمال شما، برآوردن نیازهای برادرانتان و نیكی كردن به آنان در حد توانتان است و اِلا (اگرچنین نکنید)، هیچ عملی از شما پذیرفته نمی‌شود.✅

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 124
  • 125
  • 126
  • ...
  • 127
  • ...
  • 128
  • 129
  • 130
  • ...
  • 131
  • ...
  • 132
  • 133
  • 134
  • ...
  • 229
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

منتظر مهدی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس