منتظر مهدی

  • خانه 
  • یا مهدی 

تهذیب

20 مهر 1396 توسط سيده زهرا رستميان

​آیت الله محمد شجاعی :

این جریان را در این‌جا من برای شما نقل کنم که این کشف برزخی است، یعنی کشف ابصاری است مربوط به برزخ است، امّا این هم یک چیز دیگر است، در آن حد خیلی بالاتر آن نیست، این را من به بعضی از دوستان در نشست‌های خصوصی گفتم، آن آدمی که این برای او پیش آمده نمی‌دانم الآن زنده است یا نه، بی‌اطّلاع هستم، البته تقریباً آدم خوبی است، ولی زیاد مسئله‌ی این‌که کشف‌های بالاتر و این‌ها برای او پیش بیاید نبود، امّا به یادم افتاد که این مسئله در این‌جا یک معنی خاصّی دارد، نه این بود که برای او مثلاً برزخ مکشوف بشود، آن هم در مراحل مختلف، بالا یا کمتر، این‌طور نبود، ولی یک بار این مسئله برای او پیش آمده بود که معنی‌دار بود، ولی اهل کشف نبود در حقیقت آن اندازه که از خودش، از رفتار و خصوصیات او معلوم می‌شد در این وادی‌ها نبود، امّا آدم خوبی هم بود. این می‌گفت من یک وقتی در نماز که مشغول نماز بودم ولی تحت الحنک نداشتم، تحت الحنک همان چیزی است که عمامه به سرها باید گوشه‌ی عمامه‌ی خود را بیندازند زیر گردن خود و مؤکّداً مستحب است، کسی عمامه بگذارد و تحت الحنک نیندازد، خیلی از این تحذیر شده در موقع نماز، چون این تحت الحنک انداختن یک حالت خضوع و خشوع این‌ها است و اگر کسی عمامه بگذارد و این کار را نکند منافات با عبودیت دارد ظاهر قضیه، خوب در ظاهر هم حساب است، روی آن هم تأکید زیادی در روایات شده که کسی تحت الحنک نیندازد چنین و چنان الی آخر، تأکید شده یعنی تهدید شده آن‌هایی که این کار را ترک بکنند، از آن‌هایی که عمامه دارند. می‌گفت وقتی من مشغول نماز بودم و همین‌طور نماز می‌خواندم، در وسط نماز پدر او هم وفات کرده بود، پدر او هم معمّم بوده، می‌گفت در وسط نماز دفعتاً دیدم پدرم در برابرم ممثّل شد، پدرم را دیدم و بعد خوب این نماز می‌خوانده، نباید نماز را قطع بکند، خوب البته من و شما باشیم می‌ترسیم.

 آن آقا می‌گفت من حالا نمازم را که نباید قطع می‌کردم دیدم پدرم ممثّل شد با همان قیافه‌ای که قبلاً در دنیا دیده بودم در روبرو و آمد، من هم که مشغول نماز بودم، آرام آمد، من تحت الحنک را باز نکرده بودم، تحت الحنک من را باز کرد و انداخت، بعد می‌گوید ناپدید شد، این بعدها خوب برای او سؤال شده بود که این یعنی چه؟ این یک جریان کشف ابصاری است، امّا گفتم باز تأکید می‌کنم نه کسی بود که اهل کشف باشد، ولی می‌شود هم گاهی در بعضی از مراحل یک علل مجهولی، سربسته‌ای، معلومی، مجهولی جمع می‌شود یک چیزی برای افراد پیش می‌آید استثنائاً، این با یکی از بزرگان که او وفات کرده، از خوبان بود و از عرفا بود و اهل معنا بود، مطرح کرده بود او با روح پدر این ارتباط پیدا کرده بود، آن بزرگ که اسم او را باز نباید بگویم، او با روح پدر این شخص، این شیخ ارتباط پیدا کرده بود که این گفته بود جریان این‌طور شد، شما ببینید که می‌شود این را معلوم کنید که یعنی چه، ظاهر شد و این را انداخت به گردن من، من هم که دیگر سر نماز بودم نه جای سؤال بود، بعد هم غایب شد. بعد به آن بزرگ (رحمة الله علیه) گفته بود درست است، من بودم، علّت این جریان هم این بود، آن پدر گفته بود، علّت آن این بود که من چون در حال حیات خودم به عنوان یک معمّم تحت الحنک را خوب مراعات نمی‌کردم، مسامحه می‌کردم، بر خلاف این‌که در روایات توصیه شده، بعد از این‌که آمدم به این عالم در برزخ گرفتاری‌ها از این ناحیه دارم، گرفتاری‌ها از ترک باز کردن تحت الحنک دارم و این پسرم را هم دیدم این رویه‌ی من را در پیش گرفته، تحت الحنک را باز نمی‌کند و نمی‌اندازد، دلم سوخت و خواستم متذکّر باشد که این جریان را ترک نکند و مانند من در این‌جا گرفتار نشود. البته بوده‌اند گفتم یک کشف ابصاری در حدّی که با برازخ در ارتباط باشند.
✍?سایت معاونت تهذیب حوزه های علیمه

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

منتظر مهدی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس